اميرعلي عزيز مااميرعلي عزيز ما، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 26 روز سن داره

نبض زندگي

منو ببخش پسرم

1399/6/1 21:06
نویسنده : ماماني
135 بازدید
اشتراک گذاری

كاش اين عادتت ترك بشه كه واقعا مامان رو اذييت ميكنه،

هميشه هر وقت مهمون داريم و ميخوان برگردن داستان گريه و زاري داريم،

تا پارسال كه ميبرديم قايمت ميكرديم و تا مهمونا برن بعد ميومدي از اطاق بيرون كلي گريه ميكردي فقط حسنش تو اين بود مهمونامون ناراحت نميشدن ، هر چي هم ميگفتم اميرعلي اول و آخر گريه ميكنه پس بذاريد قشنگ خداحافظي كنه ولي هيچكس مخصوصا بابا محمد گوش نميداد، كم كم عادت كردي كه درست و حسابي و بدون گريه خداحافظي كني ، ولي باز يه خط در ميون قولت يادت ميره و مامان رو ناراحت ميكني، 

مخصوصا كه الان هر هفته ميريم كيلان از صبح جمعه عزا داري براي بعدازظهر كه ميخوايم برگرديم ساعت به ساعت مياي از من ميپرسي شب ميريم ؟ بعد از ناهار ميريم؟ همه با هم برميگرديم ؟ انقدر سوال ميكني تا من كلافه ميشم و از كوره در ميرم ، 

ببخشيد اينهفته ديگه زيادي كنترلم رو از دست دادم و متاسفانه توي جمع بدجوري دعوات كردم انقدر به خودم فشار عصبي وارد شد كه تا صبح از قلب درد و اسپاسم عضلاتم نتونستم بخوابم ، از صبحم كه بيدار شدم حالم خوش نيست،

ديشب قبل از خواب كلي ماچت كردم و ازت معذرت خواهي كردم حتي وقتي تو بغلم بودي گريه كردم كه اشكام رو پاك كردي گفتي مامان غصه نخور من ناراحت نشدم، 

الهي فداي اون قلب مهربون و رئوفت بشم، ببخش مامان امروز خيلي اشتباه كردم، بهت قول ميدم خوددار تر باشم و صبرم رو زياد كنم،

دوستت دارم نفس مامان

پسندها (2)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نبض زندگي می باشد