انتخاب كادوي تولد

هفته پيش عمو مسعود به بابا گفته بود كه پنج شنبه ٢٩ خرداد تولد سورنا قند عسلي هست، 

امروز صبح بهت گفتم اميرعلي دوست داري به سورنا كادو چي بديدم؟ پول بديم يا اسباب بازي بخريم؟ يه كم فكر كردي گفتي اسباب بازي بديم كاغذ كادوش رو پاره كنه خوشحال بشه، دهنم از حرفت باز مونده بود الهي فدات بشم چون خودت پاره كردن كاغذ كادو رو دوست داري فكر كردي كه حتما سورنا هم اينكار رو دوست داره .گوشيم رو اووردم و يه پيج اسباب بازي رو كه دارم بهت نشون دادم گفتم بيا از تو اين پيج اسباب بازي انتخاب كنيم تا پيك بياره دم خونه. خلاصه مامان هر چي انتخاب كرد شما گفتي نه فكر ميكنم سورنا اينو دوست نداره حالا از كجا علاقه سورنا رو ميدوني خدا داند .خلاصه كار به اينجا رسيد مامان گوشي رو داد دستت و گفت تو خودت انتخاب كن هر كدوم رو پسنديدي بگو مامان سفارش بده. يه ربعي داشتي با دقت همه عكس ها رو ميديدي تا بالاخره كادو رو انتخاب كردي و گفتي مامان بيا سورنا اينو دوست داره ناگفته نماند در كنارش دو تا چيزم انتخاب كرده بودي و گفتي منم اينا رو دوست دارم. بهت گفتم به شرطي براي تو هم سفارش ميدم كه اطاقت رو مرتب كني و سريع استقبال كردي و اطاقت رو مثل دسته گل كردي و مامانم اسباب بازي ها رو سفارش داد.

پنج شنبه به اميد خدا ميريم تولد و حسابي بهت قراره خوش بگذره فقط اميدوارم سفارش هايي كه بهت كردم رو فراموش نكني .

و اميدوارم اونشبم چشماي مامان جوري نباشه كه بعدا بخوان با ياددآوري خاطره اونشب يادشون بياد و بخندن،

اين پاراگراف آخر توش هزارتا حرف هست اينجا نگم بهتره .بعدا كه خودت اين پست رو خوندي اگه برات سوال پيش اومد حتما برات توضيح ميدم،