اميرعلي عزيز مااميرعلي عزيز ما، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره

نبض زندگي

تولد سورنا جون

1399/3/31 19:53
نویسنده : ماماني
146 بازدید
اشتراک گذاری

وسواسي كه براي خريد كادو و كاغذ كادوي سورنا به خرج دادي واقعا تعجب آور بود، كلي كه اول گشتي تا كادو رو انتخاب كردي بعدم كه براي كاغذ كادو سه تا مغازه رفتيم تا انتخاب كردي، مامانم كلا انتخاب رو گذاشته بود به عهده شما تا سليقه خودت رو نشون بدي و خريد كردن هم ياد بگيري. تو خونه بهت گفتم اميرعلي چرا ماشين سگهاي نگهبان و كاغذ كادوي سگهاي نگهبان انتخاب كردي؟ بهم گفتي مامان يادته لباس سورنا سگهاي نگهبان بود سورنا سگهاي نگهبان رو دوست داره ، اول فكر كردم همينجوري ميگي ولي وقتي شب تولد زنعمو كادو رو باز كرد به سورنا گفت ببين ماشين مارشاله و سورنا هم ذوق كرد اونجا فهميدم بله شما متوجه شده بودي كه سورنا سگهاي نگهبان رو دوست داره، 

كلي مامان قبل از تولد بهت سفارش كرده بود كه دست به ميز و كادوها نزني ، موقع شمع فوت كردن و بريدن كيك تو كادر عكس نري ، شما هم تقريبا همه توصيه ها رو گوش كردي و البته يه زيرآبي هاي ريز رفتي كه خيلي حالا اذييت كننده نبود، رقص چاقو هم كردي و كادوها رو هم باز كردي، 

بعد از تولدم با عمه اينا و عزيز رفتيم كيلان و كلي با آرمان و آرمين و عمو امير و بابا تو استخر شنا كردي و خوش گذروندي،

الهي تن همه سلامت باشه و دل همه خوش. 

 

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نبض زندگي می باشد