اميرعلي عزيز مااميرعلي عزيز ما، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره

نبض زندگي

بهشت مامان مونا

1398/10/14 13:50
نویسنده : ماماني
94 بازدید
اشتراک گذاری

روزي هزار بار خدا رو شكر ميكنم كه خارج از شهر تونستيم براي خودمون يه ويلا داشته باشيم تا آخر هفته ها يه هوايي عوض كنيم و از هياهوي شهر دور باشيم،

اينهفته مامان مونا با مريم هماهنگ كرده بود تا با هم بريم ويلا و كمك مامان مونا يه تميزكاري اساسي كنيم ، بابا محمدم گفت كه به عزيز زنگ بزنم اگر خواست باهامون بياد ، ديگه قرار شد پنج شنبه كه ميبرمت كلاس عزيزم بياد اونجا و با هم ناهار بخوريم و بريم خونه تا بابا محمد كه از ختم اومد و مريمم از خونه حالا ليلا اومد بريم كيلان، شب ساعت ٧ از تهران راه افتاديم و شامم رستوران ريحون خورديم و بعدم رسيديم ويلا، 

واقعا ديدن ستاره ها تو آسمون و هواي تميز كيلان يه آرامش عجيبي به مامان مونا ميده وقتي اونجام فكرم راحته ، خوابم راحته ، كلا همه چي خوبه ،

جمعه صبح مامان مونا و مريم افتادن به تميزكاري و شما هم كه كلي با جارو برامون گيتار زدي و آهنگ خوندي و بعد از ناهارم با بابامحمد و عزيز رفتي پياده روي، تا شب كار مامان و مريم طول كشيد شام خورديم و برگشتيم تهران،

واقعا مامان مونا وقتي ميخواد برگرده دلش ميگيره ، عجيب به ويلا و كيلان وابسته شدم ، 

انشالله هميشه همينطور شهر كيلان و ويلامون براي مامان مونا انرژي مثبت داشته باشه، 

 

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نبض زندگي می باشد