اميرعلي عزيز مااميرعلي عزيز ما، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره

نبض زندگي

سالگرد ازدواج مامان و بابا

1398/9/12 23:41
نویسنده : ماماني
131 بازدید
اشتراک گذاری

امشب سالگرد ازدواج مامان و بابا بود، هوا هم مثل روز عروسي مامان و بابا باروني و سرد بود، 

بابا صبح به مامان زنگ گفت بعدازظهر خودش ميره مهد دنبالت،

وقتي اومدين خونه دوتا مرداي عزيز زندگي من دست پر اومده بوديد يه دسته گل قسنگ شما بهم هديه دادي و بوسم كردي و گفتي مامان ازدواجت مبارك 😘😘😂😂😂 بابا محمدم كه كيك خريده بود و يه كادوي خيلي خيلي خيلي ويژه و خاص بهم داد، 

بعد از شامم كه مامان فرخ و بابا عباس و خاله شيما سوپرايزمون كردن و اومدن خونمون،

انشالله ساليان سال من و بابا و شما با هم خوش و خرم در كنار هم باشيم و روزي برسه كه من و بابا براي تبريك سالگرد ازدواجت بيام خونت.

البته خدا كنه بامعرفت باشيم و در حالي كه حتما اينروز تو ذهنمون ميمونه خودمون رو به فراموشي نزنيم و به روي خودمون نياريم ، 

ولي پسرم عيب نداره كم لطفي آدم ها رو چه عمدي و چه سهوي ببخش. اين شعار بابا محمد هست و من و تو هم ازش تبعيت ميكنيم فقط به خاطر آرامش خودمون. 

پسندها (2)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نبض زندگي می باشد