جان مادر
الهي مامان فداي اون صورت ماهت بشه
چند شب پيش حسابي من و بابا رو سوپرايز كردي و تخته وايت بردت رو اووردي و شروع كردي مثل معلم زبان پيش دبستانيت به من و بابا درس دادي
كلي كلمه و جمله انگليسي رو كردي كه انگار همه رو تو ذهنت ثبت كرده بودي و يه دفعه گفتي
الفباي انگليسي رو كامل گفتي، رنگهاي سبز و قرمز و آبي و قهوه اي و نارنجي رو به انگليسي گفتي ، اسم چند تا حيوون رو گفتي و بعدم چند تا جمله
جمله هات اينا بود
Yerry good
Set your cheir
What color is it
Thank you
What do you want
ديشبم كه دو تا شيرين كاري اساسي كردي يه دفعه شروع كردي شعر حافظ رو خوندن البته خيلي واضح نبود ولي براي شروع عالي بود و مامان فهميد كه پس سر كلاس حافظ خواني يه جورايي حواست هست
داستان هميشگي با مشق نوشتن هم داشتيم كه اداي حشمت فردوس يكي از بازيگراي سريال ستايش كه اين شبا تو خونه خودمون و هر جا كه ميري بيننده داره دراوردي
بهت گفتم بيا مشق بنويس برگشتي گفتي نمينويسم افتاد 😂😂😂😂 دستاتم مثل حشمت فردوس كردي ، 😂😂😂😂
هاج و واج نگات ميكردم هم خندم گرفته بود هم ميخواستم نخندم كه طبق معمول بابا محمد دوباره برنامم رو بهم زد و با قهقه هاش به خاطر كارت كلا خوشت اومد و مشق بي مشق