شهر لي لي پوتها
يكي از دوستاي بابا محمد پيشنهاد داده بود تا پسرمون رو براي بازي ببريم شهر لي لي پوتها
امروز بعدازظهر كه بابا از سركار اومد سه نفري اول رفتيم فروشگاه آديداس براي تولد آرمان كادو كتوني خريديم بعدم رفتم شهر لي لي پوتها،
جاي بامزه اي بود و غرفه هاي نجاري و آشپزي و بيمارستان و سوپر ماركت داشت، كه پسرمون تو غرفه سوپرماركت صندوق دار شده بود، يه پل معلقم بود كه پسرمون خيلي دلش ميخواست بره روش ولي به خاطر سنش اجازه نميدادن بعد كه علاقه اميرعلي رو ديدن يه آقايي كمكش كرد و روي پل همراهيش كرد، پسر قند عسلمون هم كاملا شجاع و مسلط روي پل راه ميرفت كه خود اون آقا تعجب كرده بود،
كلي پسر گلمون اونجا بازي كرد و خوش گذروند و شام هم رفتيم رستوران،
اميدوارم هميشه پسرم سالم و سلامت و خوشحال باشي
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی