عروسي نيلوفر
امشب مامان و بابا عروسي نيلوفر دعوت داشتن براي اينكه پسرمون خيلي اذييت نشه و مجبور نباشه تا آخر شب بيدار بمونه تصميم گرفتيم كه ببريمش خونه عمه مريم جون.مامان مونا صبح پسر قشنگشو گذاشت مهد و بعد رفت آرايشگاه.بعداز ظهرم عزيز فريده اومد خونمون و رفتيم مهدكودك دنبال پسرمون و حركت كرديم سمت كرج خونه عمه مريم.طبق معمول با رسيدن خونه عمه و ديدن آرمان و آرمين و عمو امير پسرمون كلي خوشحال شد و بالا و پايين ميپريد.مامان مونا اونجا لباس پوشيد و بعد با بابا محمد با خيال راحت كه امشب به پسرمون خوش ميگذره راهي عروسي شدن.پسر عسلونم حسابي با بچه ها بازي كرده بود و وقتي آخرشب رفتيم دنبالش خوابيده بود.عمه مريم مهربون دستت درد نكنه.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی