نوروز 94
روز اول عید نهار رفتیم خونه عزیز فریده و شام هم رفتیم خونه مامان فرخ و بابا عباس.روز دوم عید هم رفتیم خونه مادرجون تاجی و دایی داوود ( دایی بابامحمد ).
روز سوم فقط به خرید برای سفر و بستن چمدانها گذشت و روز چهارم هم سفر عازم جزیره گوا شدیم.
وقتی رسیدیم فرودگاه امام خمینی خاله الهام و عموسعید و صبا که خیلی وقت بود ندیده بودنت بغلت کردن و کلی بوست کردن .
4 ساعت تو هواپیما بودیم تا به گوا رسیدیم و پسرم کلی شیطونی کرد و تمام این مدت تو هواپیما فقط راه رفت و جیغ زد بیچاره مسافرای دیگه خیلی اذییت شدن .
وقتی رسیدیم هوا فوق العاده گرم و شرجی بود . گوا اصلا شهر خوبی نبود ولی برای ایام عید که تقریبا همه جا سرده میشه گفت انتخاب خوبی بود .
ما به خاطر امیرعلی همش تو هتل بودیم و فقط از امکانات هتل که واقعا هتل خوبی بود استفاده کردیم .
خلاصه یک هفته با خاله الهام و عمو سعید و صبا خوش گذروندیم و کلی با پسرم آب بازی کردیم.دست بابا محمد به خاطر برنامه ریزی که برای تعطیلات کرده بود درد نکنه.
روز 11 فروردین ساعت 7 صبح رسیدیم خونمون و پسرم چون خوابش رو تو هواپیما کرده بود دیگه خوابش نمیبرد خلاصه مامان مونا تا ساعت 9 تحمل کرد ولی دیگه چون داشت از پا در میومد زنگ زد به مامان فرخ و اومدن بردنش خونشون تا ساعت 8 شب اونجا بود و بعدم من و بابا محمد رفتیم خونه مامان فرخ و همگی به اتفاق هم رفتیم خونه عمو رضا( عموی مامان مونا ).
روز سیزدهم هم برای نهار رفتیم خونه مامان فرخ و قرار بود بعد از ظهر بریم پارک آب و آتش که پسرگلمون از ساعت 4 بعدازظهر تا 8 شب خوابید و برنامه همه رو بهم زد.