😭😭😭😭
عمه مريم چهارشنبه صبح به بابا زنگ زده بود كه پنج شنبه ميان خونمون تا آرمان اينترنتي آزمون زبانش رو بده
پنج شنبه ناهار اومدن خونمون و بعد از خوردن ناهار يه دفعه عزيز فريده هم سرزده اومد
تا شب پيشمون بودن و حسابي با آرمين بازي كردي ولي موقع رفتن دوباره داستان پشت مهمون گريه كردنت شروع شد
خدا كنه پسرم زودتر اين عادتت ترك بشه كه واقعا هم دل مهمونا با اون گريه كردنت ريش ميشه و هم من و بابا محمد ناراحت ميشيم
به اميد ترك عادت 🙏🙏
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی