اميرعلي عزيز مااميرعلي عزيز ما، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 7 روز سن داره

نبض زندگي

قبرس

1395/6/2 17:23
نویسنده : ماماني
155 بازدید
اشتراک گذاری

امسال تابستون تصميم گرفتيم كه براي سفر بريم قبرس شهر آياناپا.طبق معمول بابا محمد تحقيقاتش رو شروع كرد و مثل هميشه يه هتل خيلي خوب و عالي رزو كرد.صبح از خونه به سمت فرودگاه امام خميني حركت كرديم و زمانيكه رسيديم دوباره كش مكش با پسرم سر اينكه كمك كنه چمدانها رو بذاريم تو ريل تا از گيت رد بشه شروع شد .عزيز مامان و بابا عاشق اين كاره.خلاصه سوار هواپيما شديم و پسرم با ديدن تبلت كه البته فقط براي توي هواپيما خريداري شده خوشحال شد و بيشتر تايم رو با تبلتش كارتن باب إسفنجي رو ديد و بعدم خوابيد.در كل توي هواپيما پسر گل و آقايي بود.بعد از سه ساعت پرواز رسيديم شهر لارناكا.چمدانها رو تحويل گرفتيم و به سمت آياناپا و هتل حركت كرديم.خيلي زود كاراي پذيرش اطاق انجام شد و بعد از استراحت رفتيم استخر هتل كه عالي بود و براي قسمت بچه ها هم يه سرسره آبي شكل كشتي درست كرده بودن.يك روز هم رفتيم پارك آبي سرسره سواري كه البته بيشتر بابا محمد سوار شد و سه تاشم مامان مونا و همه با هم موج سواري هم كرديم.يه ناهار خيلي خوشمزه فيش اند چيپس خورديم كه عسل مامان و بابا كلي ازش خوشش اومده بود تا ساعت ٦ تو پارك بوديم و خيلي خوش گذشت.يه روزم رفتيم نيكوزيا پايتخت قبرس.از خط سبز كه قبرس شمالي و جنوبي رو جدا ميكرد رد شديم و مغازه ها رو ديديم بعدم رفتيم پاساژ براي خريد كه مامان مونا برخلاف همه خانوما اين قسمت سفر رو خيلي دوست نداره چون اعتقادش به اينه كه تو مسافرت بايد خوش گذروند خريد هميشه هست فوت كورد پاساژ ناهار خورديم و برگشتيم هتل.يه روز رفتيم مركز شهر آياناپا كه فقط كافه و رستوران بود و محل خوشگذروني و يه بندر هم داشت كشتي ها رو ديديم و يه گشتي زديم.يه روزم رفتيم ساحل nisi و توي دريا شنا كرديم.يك هفته. استراحت كرديم و خوش گذرونديم.البته با وجود عشق مامان و بابا خيلي استراحت معني نداره ولي خوب در كل سفر خيلي عالي و خوب بود در ضمن تو اين سفر عزيز فريده هم همراهمون بود.

 

نمازخونه فرودگاه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نبض زندگي می باشد