شاهکار هنری
امروز وقتی مامان مونا داشت تو آشپزخونه ظرف میشست و خوشحال و خندون که پسرش رو تخت خوابیده یه دفعه پسرش با یک عدد رژلب اومد تو آشپزخونه و جالب اینکه دستم رو گرفت و برد تا شاهکارشو نشونم بده عیب نداره مامان مونای شلخته تا تو باشی که وسایلت رو جمع کنی تا هم لوازمت خراب نشه و هم دیوار رنگی نشه . خلاصه مامان چون خودش مقصر بود به پسرش هیچی نگفت و تازه خوشحالم شد چون اولین نقاشی گل پسرشو دید. فقط با این کار انجام کاغذ دیواری خونه ملتفی شد و به سال بعد موکول شد .
اینم شاهکار هنری پسرم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی